loading...
سایت عاشقانه 80 لاو
تبلیغات




نویسندگی


آخرین ارسال های انجمن
Admin بازدید : 135 دوشنبه 15 تیر 1394 نظرات (1)

باز رسیدیم به ایستگاه
بارون همه جا رو خیس کرده بود
شب بود...
راه زیادی رو پیاده گذرونده بودیم...
خسته بودیم گفتیم بقیه راه رو با اتوبوس بریم...
بخار از دهنت بیرون میومد... خستگی رو توی چشمات میدیدم
یادته... عشقم بودی...
مث این فیلما کاپشن خودمو دادم بهت که به حساب سرما نخوری... رسیدم خونه با اینکه کاپشنمو دادم بهت ولی سرما نخوردم!
گذشت و گذشت و گذشـــــــــــــــــت...

حالا اومدم توی همون ایستگاه اینبار تنها بودم!!!
هوا سرد بود... ولی کاپشنم تنم بود...!!!
رسیدم خونه... جلوی آینه وایستادم یه چیزی نظرمو جلب کرده بود
یه سری موهای سفید لابلای موهای مشکیم بود...
یه چایی داغ بعدشم خواب...
صبح فردا رسید... حس بدی بود
سرما خورده بودم تنهای تنها...

Admin بازدید : 74 یکشنبه 03 خرداد 1394 نظرات (0)

مرا کم دوست داشته باش

اما همیشه دوست داشته باش !

این وزن آواز من است :
عشقی که گرم و شدید است
زود می سوزد و خاموش می شود
من سرمای تو را نمی خواهم
و نه ضعف یا گستاخی ات را !
عشقی که دیر بپاید ، شتابی ندارد
گویی که برای همه ی عمر ، وقت دارد .

مرا کم دوست داشته باش
اما همیشه دوست داشته باش !
این وزن آواز من است :
اگر مرا بسیار دوست بداری
شاید حس تو صادقانه نباشد
کمتر دوستم بدار
تا عشقت ناگهان به پایان نرسد !
من به کم هم قانعم
و اگر عشق تو اندک ، اما صادقانه باشد ، من راضی ام
دوستی پایدارتر ، از هرچیزی بالاتر است .

مرا کم دوست داشته باش
اما همیشه دوست داشته باش !

"امیلی دیکنسون"

 

/عزیزان قسمتهایی رو که قرمز زدم روکمی یشتر بیندیشید.ممنون/

Admin بازدید : 63 چهارشنبه 17 دی 1393 نظرات (0)

خاطرات عاشقانه...

دلتنگتم از ديروز كه ديدمت بدجوري ريختم بهم
خيلي افتادي چهرت قبلنا خيلي شادتر بود
خيلي سرحالتر بود....
وقتي برگشتي تو صورتم نگاه كردي خيلي خاطره ها دوباره برام تكرار شد
يادته چند سال پيش بود ميخواستي....
 
بقیه در ادامه مطلب...
Admin بازدید : 76 چهارشنبه 17 دی 1393 نظرات (1)

ﺑﭽﻪ ﮐﻪ ﺑﻮﺩﯾﻢ ، ﻭﻗﺘﯽ ﻣﺮﯾﺾ ﻣﯽ ﺷﺪﯾﻢ

ﻭﻓﺘﯽ ﺁﻗﺎ ﺩﮐﺘﺮﻩ ، ﻣﯽ ﭘﺮﺳﯿﺪ ...

ﺑﮕﻮ ﮐﺠﺎﺕ ﺩﺭﺩ ﺩﺍﺭﯼ؟ ﭼﺘﻪ

ﺯﻝ ﻣﯽ ﺯﺩﯾﻢ ﺑﻪ ﻣﺎﻣﺎﻧﻤﻮﻥ؟ !!

ﯾﺎﺩﺗﻮﻧﻪ ...

ﻣﻨﺘﻈﺮ ﻣﯽ ﺷﺪﯾﻢ ﺗﺎ ﺍﻭﻥ ﺑﮕﻪ ﻣﺮﯾﻀﯽ ﻣﻮﻥ ﭼﯿﻪ؟؟ ...

ﻭ ﺟﻮﺍﺏ ﺩﺍﺩﻥ ﺭﻭ ﺑﻪ ﺍﻭﻥ ﻣﯽ ﺳﭙﺮﺩﯾﻢ؟ ...

ﭼﻮﻥ ﮐﻪ ﻣﯽ ﺩﻭﻧﺴﺘﯿﻢ ﻣﺎﺩﺭﻣﻮﻥ، ﻫﻤﻮﻥ ﺍﺣﺴﺎﺳﯽ ﺭﻭ ﺩﺍﺭﻩ

ﮐﻪ ﻣﺎ ﺩﺍﺭﯾﻢ ...

ﺣﺘﯽ ﺍﺯ ﺧﻮﺩﻣﻮﻥ ﺑﯿﺸﺘﺮ ، ﺩﺭﺩﻣﻮﻥ ﺭﻭ ﺍﺣﺴﺎﺱ ﻣﯽ ﮐﻨﻪ ...

ﺣﺎﻻ ﻣﯽ ﺧﻮﺍﻡ ﺑﮕﻢ ﺍﻭﻥ ﺭﻭﺯﻫﺎ ﺭﻭ ﯾﺎﺩﺕ ﻣﯿﺎﺩ؟

ﺧﺐ ، ﺗﻮ ﺟﻮوﻥ ﺷﺪﯼ ، ﺍﻭﻥ ﭘﯿﺮ ﺷﺪﻩ !!!

ﺣﻮﺍﺳﺖ ﺑﺎﺷﻪ ﺑﻬﺶ ...

ﺣﺎﻻ ﻭﻗﺘﺸﻪ ، ﺗﻮﺍﻡ ﻣﺜﻞ ﺑﭽﮕﯽ ﻫﺎﺕ ﺍﮔﻪ ﺍﻭﻥ ﻣﺮﯾﺾ ﺷﺪ ...

ﺣﺴﺶ ﮐﻨﯽ!!!

ﺣﺎﻻ ﺍﻭﻥ ﺑﻪ ﺗﻮ ﻧﯿﺎﺯ ﺩﺍﺭﻩ ، ﺣﺘﯽ ﺍﮔﻪ ﺣﺮﻓﯽ ﻧﺰﻧﻪ ...

ﻣﺜﻞ ﻫﻤﯿﺸﻪ !!!

ﺣﻮﺍﺳﺖ ﺑﻬﺶ ﺑﺎﺷﻪ ...

Admin بازدید : 80 چهارشنبه 17 دی 1393 نظرات (1)

برای من پیش اومده شما چطور...؟!

شب تو اتاق تو تاریکی منتظر روشن شدن چراغ گوشیت باشی ...

یهو چراغش روشن شه ... قلبت بتپه ....

تاپ ...

تاپ ...

تاپ...

میری برش میداری ...

 

یعنی اونه ؟؟

رو صفحه میبینی ...

قلبت میشکنه ...

Battery Low ...

وقتی کسی نباشه قلبت رو شارژ کنه ...

چه فرقی میکنه ...

گوشیت خاموش میشه ...

آروم رو تختت کز میکنی ...

وتا خود صبح به خودتو بدبختیهات بد بیراه میگی ...!!!

آره اینجوریه!!!!!!!!! 

Admin بازدید : 85 چهارشنبه 17 دی 1393 نظرات (0)

احساسات یک دختر.......

جملات عاشقانه ی او.....

الان دارم با خودم فکر میکنم اون کسی  رو که من بهش دل بستم ،میتونم به دست بیارم،میتونم مال خودم بکنم یا نه؟ می دونی دلم خیلی گرفته،خیلی ازش دلخورم.چون زیاد به من ابراز علاقه نمیکنه.ولی من نمی تونم اینطور باشم،نمیتونم جوابشو ندم،به خدا نمی تونم...ولی میخوام اراده کنم دیگه جواب ندم.الان تنها آرزوم اینه که باهاش.....ولی افسوس که حتی.....هم نمیده..کاش الان حرف های دلمو میفهمید و.....الان تا ده میشمارم اگه داد،یعنی اونم به اندازهی من بیقراره اگه نداد..........شروع میکنم.::

1.........

2............

3..............

4...............

5..................

6.....................

7.........................

8................................

9..................................................

10................................................................................

 

میدونستم ناامیدم میکنه،می دونستم......دیگه دوسش ندارم............اینو مطمعن باش........................

 

Admin بازدید : 91 چهارشنبه 17 دی 1393 نظرات (0)

جملات عاشقانه و احساسی دل 

 

یک وقت هایی دلم می خواهد بروم کنج شلوغی ها ، یواشکی تنهایی هایم را دوره کنم، بعد می شود دیشب. و من در تمام لحظه هایش تو را دوره میکنم . شقایق عزیزم تولدت مبارک :) خعلی چسبید بودن لحظه های با هم بودنمان در یک شب گرم تابستانی.

 

    

دلمسفر ِ شمالِ ده سال پیش را میخواهدجاده شمال ورقص گندم های جاده قزوین وسلطان قلبم خواندن های ماپ ن::+دلم برای تمام روزهای رویایی کودکی هایم تنگ است عجیــــب

 

دلم ساز میخواهد ، از همان هایی که یکی بیاید برایم بنوازد بعد من مغرورانه برایش کف بزنم و خیره شوم در چشمان سیاهش و بگویم عزیزم عالی بود اجرایت دلم فرانسه میخواهد مثل همین موسیو که آمده شرکتمان ، یا حتی مثل سباستین که فرانسوی است دلم ... دلم خسته است از این همه بیـ... بی خیال ِ همه ی آن چیز هایی که خسته ام کرد، یکی بیاید بگوید با این بغض ِ کهنه چه کنم این روزها.

 

 

جملات حرف دل در ادامه مطلب....

اطلاعات کاربری
  • فراموشی رمز عبور؟
  • نویسندگان
    نظرسنجی
    به عشق مجازی اعتقاد دارین ؟
    از سایت عاشقانه 80 لاو خوشتون میاد؟
    فال و طالع بینی


    رمان گروهی 80 لاو
    شما هم رمان بنویسید... رمان های خودتون رو برای ما راسال کنید و با نام خودتون در 80 لاو منتشر کنید.

    برای منتشر کردن رمان خود در سایت عاشقانه 80 لاو رمان خود رو به آدرس زیر ایمیل کنید:

    80love@mailfa.org

    عضویت در سایت 80 لاو

    برای عضویت در سایت عاشقانه 80 لاو از لینک زیر استفاده کنید:

    عضویت

    بخش‌ های محبوب

    آمار سایت
  • کل مطالب : 938
  • کل نظرات : 411
  • افراد آنلاین : 2
  • تعداد اعضا : 164
  • آی پی امروز : 71
  • آی پی دیروز : 65
  • بازدید امروز : 319
  • باردید دیروز : 541
  • گوگل امروز : 0
  • گوگل دیروز : 0
  • بازدید هفته : 1,754
  • بازدید ماه : 5,583
  • بازدید سال : 44,491
  • بازدید کلی : 440,840
  • مطالب برتر

    80لاو همیشه همراه شماست !

    درباره ی ما

        80لاو یکی از بزرگ ترین سایت های عاشقانه مطالب عاشقانه,تصاویر عاشقانه,دل نوشته,اس ام اس عاشقانه

    "هرگونه انتقاد و پیشنهادی پذیرفته می شود"

    حمایت از 80 لاو

    درصورت مفید بودن مطالب،برای حمایت از 80 لاو کد زیر را کپی کنید و در وبلاگ و یا سایت خود قرار دهید.حمایت شما از 80 لاو باعث پیشرفت ماست...
    نگران نباش

    نگران نباش برو

    من تنها نیستم

    تنهایی هست ، دلتنگی هم قول آمدن داده

    غروب هم هست

    من می میرم ، تو برو نگران من نباش

    تنهایی

    کاش میدانستی برای داشتن تو...!
    دلی را به دریا زدم که از آب
    هم واهمه داشت...!

    کنارم که هستی
    کنارم که هستی
     
    خیابان ها از ماهیت می افتند
     
    رسیدنی در کار نیست
     
    شانه به شانه مقصدم قدم میزنم

    یــکــی کــنـآرت بــآشــــهـ


    گــــــــــآهــــــی وقـــتــآ مـــیــخــوآی
    یــکــی کــنـآرت بــآشــــهـ
    بـــــــهــ حــرفــآت گـــوش کـــنـــهــ
    چـــیــزی نــگــهـ...
    کــــآری نـــکـنــهـ هــآ...
    فــــقـــط بـآشـــهـ هـــمـــیـن !

    محک

    تبلیغات