می شود با یکی چای بخوری

با یکی سفر بروی

با یکی عکس بگیری

راه بروی..

اما فقط یکی ست که برایش چای می ریزی

با او حرف می زنی

راه می روی و

دلنوشته آدم مگه با عشقشم در گیر میشه ؟

حرفامون نیاز به شاهد داشت ، شاید بدون هم نمیتونستیم خیلی حرفارو بزنیم

 

حتی لبخند هامون رو باید از چهره هم تقلید میکردیم ..

 

صدامون هم آهنگ هم بود ، ریتممون یکی !

 

من و تو ، ما نبودیم .. یکی بودیم .. یکی !

 

 

این دلنوشته رو در "ادامه مطلب " ، دنبال کنید .. 

بوی خاک و نم .. اینم جالبه !

چتری که آخرین بار با تو زیرش بودم را میگیرم و همان کاپشنی که به چشمانت مرا زیبا میکرد ، پوشیدم

کفشهایم را به پا میکنم ، بندهایش را همانطور که دوست داشتی گره میزنم

اولین قدمم را که روی زمین میگذارم ، کفشهایم مانند چشمانم خیس میشود

چترم را باز نمیکنم ، میخواهم آنقدر خیس شوم تا رهگذران اشکهایم را نفهمند ، 

همانطور که تو آنها را نمیفهمیدی !

این دلنوشته را در " ادامه مطلب " ، دنبال کنید ..

متن زیبا و عاشقانه ی گذشته ها

 حرف های ناگفته

یه پیر زن و یه پیر مرد تو یه خونه زندگی میکردن

پیره زنه موقع خواب خروپف میکرده و نمیذاشته پیر مرد بخوابه و

پیرمرد تا صبح بیدار میمونده وقتی ام که پیره زنه بیدار میشد بش میگفته که خروپف میکنی

پیر زن قبول نمیکرده و میگفت من خروپف نمیکنم. پیر مرد برای این که ثابت کنه پیر زن خروپف میکنه یه شب

صدای خروپف پیرزنه رو ضبط میکنه که وقتی پیرزن بیدارشد بش نشون بده. همون شب دیگه پیرزن از خوب پا نمیشه

تا پیر مرد صداشو نشون بده  و همون صدای خروپف ضبط شده از پیرزن تا چند سال برای پیر مرد حکم لالایی رو داشته و شبا تا اون صدای خروپف  رو گوش نمیداد خوابش نمی برد و عشق یعنی این........

تولدم نزدیکه ... نیست بهم تبریک بگه هعی خدا چی کار کنم چی بگم بهش  بیاد بهم بگه تبریک  ..

یعنی بازم بهم زنگ میزنه ؟؟ بازم بهم میگه تولدت مبارک؟؟ بازم مث همیشه میشه اولین نفر باشه ..؟؟

آخه خدا بد جوری دلشو شکوندم  بد جوری قیدشو زدم  بد جوری پشتشو خالی کردم  بد وری تنهاش گذاشتم

ای خدا میخوام برم پیشوازش میخوام بهش ثابت کنم اشتباه کردم

آخه بعد اون دیگه کسی نگفت دوستت دارم  بعد اون کسی دستمو بخاطر خودش نگرفت

فقط اون بود عاشقم  فقط اون بود نفسم  فقط اون بود رویای خاطراتم ..

الان من چی کار کنم چطوری برم بهش بگن برگرد  دوستت دارم ...چطوری بهش بگم خوش اومدی؟؟

شماره ی کیک تولدم شد 21 

منو شمع  کیکم داریم  از  غصه آب میشیم جلو چشم همه

عشقم کجایی بیا بیبین حالمو بیا بشنو  بغض صدامو

عشقم نزار آرزو هام نقش بر آب بشن   نزار هر شب آرزوی مرگ کنم

هر شبو روزم مادرم بهم میگه ...

باز آب دهنت بالشو کثیف کرده  ولی خبر نداره آب دهنم نیست گریه و حق حق های شبانم هستش که آب میشن ..

یادش بخیر عشقم تنها کسی بودی که نازمو میکشیدی تنها کسم بودی قشنگ هوامو داشتی

یادش بخیر چه دعوا هایی میکردیم

تنها کسم بودی که با شنیدن اسمت روحم تازه میشد .. الان چی؟؟؟ اسمتو به زبون میارم یا کسی  رو اشتباهی  موقع صدا زدن صداش میکنم داغون میشم اواره میشم  من عشقمو  بخاطر هوس از دست دادم  بخاطر همین همیشه میبازم

تو تک پر زندگیم بودی تک پر تنم بودی ....

حالا میفهمم تنهایی یعنی چی 

دلمو میبرم  زیر خاک  چون صدای تپشش مال توبود  جوونیش مال تو بود  غمو شادش مال تو بود  نه غریبه ...

هر جا هستی خوش بخت باشی با هرکسی که باشی  ....

سلام عشقم داری میخونی اینو؟؟

یادته قرار بود  همه به عشقمون حسودیشون شه؟؟

یادته قرار بود تا آخرش با هم باشیم همیشه؟؟

یادته بغلت کرده بودم گفتم اگه یه روز بری چی کار کنم؟؟

توم گفتی هیییس !! من قرار نیست از پیشت برم ..؟!

کیی اومد تو زندگیت  که من رفتم از خاطراتت؟؟

کیی تونست بیشتر از من تورو بخواد؟؟

خیلی سوالا توی مغزمه ولی هر چی بیشتر فکر میکنم  بیشتر به پوچی میرسم

بعضی وقتا سوالا آسونن .. ولی جوابا سخت  ... تو که جونمی عمرمی زندگیمی عشقم بودی چرا رفتی پشتمو خالی کردی ؟؟>>

ولی اینو بدون که من بخاطر لبخندت دنیا رو به آتیش میکشم

داری دیگه میشی برام رویا   یک رویا که هر شب بخاطرش قرص آرام بخشمو زود زود تموم میکنم ...